Web Analytics Made Easy - Statcounter

تین نیوز فتانه تقی یاره :

زمانی به پای اتوبوس رسیده بود که همه صندلی ها پر شده بودند.

اصرار  داشت که سوار شود.

"دالون دار" موافق نبود. راننده که عمامه ای به سبک خراسانیان اصیل بر سرداشت، وقتی اصرار جوان را دید، چارپایه چوبی کنارش ر ا نشان داد و گفت:  " بیا، بیا بالا، بشین ور دست خودم". 

جوان لبخند زنان بر روی چهارپایه جلوس کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

"دالون دار"  همانجا کرایه اش را گرفت و پس از حساب کتاب با راننده، اجازه حرکت اتوبوس را صادر نمود.

اتوبوس به راه افتاد. مقصد نهائی  "خواف "است!!. هنوز به  "شریف آباد"نرسیده اند که راننده با تعجب می پرسد، "خوب، جوان، می خوای بری  "خواف "چکار کنی"؟؟

کسی را اونجا می شناسی؟؟کار واجبی داری که این همه اصرار داشتی سوار شی"؟؟جوانک می گوید:  "نه"!!راننده بیشتر متعحب می شود و می پرسد: "پس می خوای بری خواف چکار کنی"؟؟اونجا که چیزی برای دیدن ندارد، وسط کویر است!!

جوانک می گوید: "هیچی، میخ وام برم  آنجا رو ببینم!!

”فقط همین"؟؟!! راننده می پرسد، 

و جوان خیلی راحت می گوید: "آره"!!

این جواب راننده را به فکر وا میدارد و دیگر هیچ نمی گوید.

از گرمسار که رد می شوند، آسفالت هم تمام می شود و وارد می شوند به  خاکی.

یک تانکر نفتکش" لیلاند"سبز رنگ " شرکت ملی نفت"، افتاده بود جلوی آنها. زنجیر برق گیرش هم روی زمین کشیده می شد و گرد و خاک فراوانی هم به پا کرده بود، به طوریکه با توجه به باریک بودن جاده، امکان سبقت را از اتوبوس گرفته بود. گرد وخاک داخل اتوبوس را پر کرده بود، به طوریکه همه پنجره ها بسته می شود.

راننده اتوبوس بالاخره تسلیم و جلوی یک قهوه خانه بعد از”ده نمک" متوقف می شود تا هم گلوئی تازه کنند و هم از شر  "تانکر " خلاص شوند.

راننده دست جوان را هم می گیرد و با خود به روی صندلی های جلوی قهوه خانه می برد.

چای اول را که سر می کشند، جوان به حرف در می آید و شعری را زمزمه می کند!! 

گوش های راننده تیز می شود!!

شعر زبان حال راننده و مسافران است و این جاده های خراب و خاکی!!

با این مضمون که " چرا با این همه ثروت باید جاده های ما این چنین باشد و وضع مردمانمان این گونه"؟!

راننده تعجب می کند، آنچه این جوان می خواند، نه شعراست و نه محاوره معمولی.

در عین اینکه قاقیه ندارد ولی فکر می کنی شعری را برایت دارند می خوانند!! سر و ته دارد و گوش نواز است!! می پرسد " اینها را کجا خواندی"؟؟  و جوان می گوید: " از جایی نخواندم، خودم سروده ام"!!

"یعنی اینا شعر  بود" ؟؟راننده می پرسد.

و جوان جواب می دهد، بله، به اینها می گویند،”شعرنو"!!

"چی شعر نو؟؟، قشنگه، نشنیده بودم". راننده می پرسد.

و جوان شروع می کند به بیان تاریخچه شعر نو و بینانگذارنش و راننده   "چهار گوشی" گوش می دهد.

خیلی از جوانک خوشش آمده و از اینکه سوارش کرده است خیلی خوشحال است.

دیگر کار کشید به دل و قلوه دادن راننده و مسافر به طوریکه نفهمیدند، کی رسیدند به نزدیکی های "خواف"!!خوب ببینم، کجا می خوای بمانی توی خواف"؟می دانی اینجا مسافرخانه ای، چیزی ندارد"، راننده می پرسد.

"نمی دانم، بالاخره یک جائی پیدا می شود، خدا بزرگ است". جوانک جواب می دهد.

و راننده می گوید: " باید بیایی خانه خودمان، بد نمی گذرد." و چی از این بهتر؟

 دو-سه تا چایی که می نوشند، همینطور که دارند حرف می زنند، راننده  از خستگی به خواب فرو می رود و جوانک هم از خدا خواسته، پشتی پشتش را می خواباند روی زمین، سرش را می گذارد روی پشتی و او هم به خوابی خوش فرو می رود.

زمانی بیدار می شوند که ساعت از ۹ شب گذشته و اهل خانه دارند سور و سات شام را آماده می کنند.

"کوکوی سبزی" خیلی خوشمزه است و با نان محلی و سبزی خوردن از هر غذایی بیشتر مزه می دهد.

حالا شده اند سیر و پر و قبراق و سرحال. 

راننده اشاره ای به پستوی خانه می کند و با سر اشاره ای به بچه ها.

آنها خودشان می فهمند که مقصود چیست.

به درون پستو می روند و اندکی بعد با یک بسته دراز، پیچیده در یک پارچه قلمکاری شده باز می گردند. بسته را می گذارند جلوی راننده، راننده به آرامی و با احترام بسته را باز می کند. حالا نوبت جوان است که متعجب شود، بله، داخل بسته یک  "دو تار"  است. "دو تاری که در خراسان مرسوم است"!! سکوت بر قرار است. راننده دست چپش  را می برد بسوی کوک "دو تار" و با ناخن های دست راست بر سیم ها زخمه ای چند می زند و پس از سه - چهار بار بالاخره مطمئن می شود که ساز کوک است.

می نوازد و می نوازد و سپس می خواند: 

" نوائی، نوائی، نوائی، نوائی،

همه با وفایند تو گل بی وفایی.

الهی برافتد نشان جدایی،

و تا آخر.

تازه اینجاست که جوان از بهت بیرون می آید و بی اختیار دست می اندازد به گردن راننده و او را می بوسد.

راننده *عثمان محمد پرست* نوازنده بزرگ خراسان است، و آن جوان هم *مجتبی کاشانی* شاعر و متفکر و مدرسه ساز بزرگ سال های بعد!!....در همان خواف بود که  پیوند  میان *عثمان و مجتبی* شکل گرفته و هر روز مستحکم تر می شد. این دو با هم، و در کنار یار دیگرشان، " پدر عکاسی نوین و سلطان عکاسی طبیعت ایران"،  زنده یاد  *نیکول فریدنی* بنیادی را بنا نهادند که بعدها به "جامعه یاوری فرهنگی" معروف گشت.

کارش ابتدا دادن خدمات درمانی و بعدا مدرسه سازی بود برای مناطق بسیار محروم جنوب خراسان.

کاری که همچنان ادامه دارد.

در قالب همین فعالیت ها که من هم به نوعی سهم اندکی در ارائه  خدمات پزشکی به نیازمندان داشتم بود که با "عثمان" و  "نیکول" هم آشنا و “واله و شیدای "هنر بی بدلیل شان شدم.

 « جامعه یاوری فرهنگی »  در زمان حیات کاشانی بیش از ۲۰۰ مجتمع آموزشی ساخته است که در سال۱۳۹۵ تعداد این مجتمع‌ ها به ۸۵۰ مورد رسید.

در قسمتی از وصیت‌ نامه کاشانی آمده: «من کاری نتوانستم برای مردم انجام دهم، حاصل عمر من برای ملتم و کشورم ۲۰۰ مجتمع آموزشی است که با پول مردم و دوستانم در انجمن یاوری ساختم و 6 کتاب شعر که برای مردم و به عشق آنها سروده‌ام و…

به واقع بازده این واحد فرهنگی حاصل کار  سه مرد بزرگ:

 *مجتی کاشانی* شیعه،

*عثمان محمد پرست* سنی،

و  *نیکول*فریدنی ارمنی بود…!!!!

 

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

منبع: تین نیوز

کلیدواژه: راننده اتوبوس اتوبوس بین شهری مجتبی کاشانی عثمان محمدپرست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۲۷۱۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«سمیع» تعیین تکلیف شود/ کمبود نیروی پلیس راهور و راننده اتوبوس مشکل مشترک کلان‌شهرها

رئیس کمیسیون حمل‌ونقل و ترافیک مجمع شهرداران کلان‌شهرهای ایران گفت: بعضی درگاه‌ها از جمله سامانه «سمیع» برای وصول مطالبات مدیریت شهری در اختیار پلیس راهور است تا در کنار تعویض پلاک قرار گیرد و مطالبات دولتی شهرداری‌ها وصول شود، اما استفاده از این سامانه هنوز تعیین تکلیف نشده است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، پوریا محمدیان‌یزدی امروز _چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت_ در نشست معاونان حمل‌ونقل شهرداری و پلیس راهور کلان‌شهرها اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که همکاری شهرهای بالای یک میلیون نفر را در سال های اخیر بهبود بخشید، ماده ۱۰۸ برنامه ششم توسعه کشور بود که پیرو آن چارچوبی برای تعاملات شهرداری با پلیس راهور در نظر گرفته شد.

وی افزود: تجربه از دهه ۸۰ در شهرداری تهران اتفاق افتاده بود و سال ۹۶ با قانون برنامه ششم این تعامل به شهرهای بالای یک میلیون جمعیت تسری پیدا کرد، اما در این حوزه اولین سوال مطرح این است که با توجه به اتمام برنامه ششم و اینکه توسعه ماده ۱۰۸ در قانون برنامه هفتم وجود ندارد، آیا این تعامل ادامه خواهد داشت و استراتژی پلیس راهور فراجا به چه سمت و سویی می‌رود؟

رئیس کمیسیون حمل‌ونقل و ترافیک مجمع شهرداران کلان‌شهرهای ایران با اشاره به اعمال قانون در حوزه طرح‌های ترافیکی گفت: هر طرح ترافیکی که در مجموعه مدیریت شهری پیاده می‌شود، ضمانت اجرای آن در اختیار پلیس راهور است که با اعمال قانون انجام می‌شود.

محمدیان‌یزدی ادامه داد: بعضی درگاه‌ها از جمله سامانه «سمیع» برای وصول مطالبات مدیریت شهری در اختیار پلیس راهور است تا در کنار تعویض پلاک قرار گیرد و مطالبات دولتی شهرداری ها وصول شود، اما استفاده از این سامانه همچنان در حال رایزنی است و تعیین تکلیف نشده است.

وی تاکید کرد: عوارض خودرو، پارک حاشیه‌ای و عوارض طرح ترافیک روی پلاک خودروها منفی شده و با تعویض پلاک به نفر جدید منتقل می‌شود، در حالی که این عوارض می‌تواند در مراکز تعویض پلاک، ستاد ترخیص خوردوهای توقیفی و پلیس + ۱۰ دریافت و برای تقویت زیرساخت های ترافیکی هزینه شود.

رئیس کمیسیون حمل‌ونقل و ترافیک مجمع شهرداران کلان‌شهرهای ایران با اشاره به کمبود نیروی پلیس راهور در کلان‌شهرها گفت: در تهران حداقل ۴ هزار نیروی پلیس راهور و فعالیت دارند، اما در سایر کلان‌شهرها تعداد این نیروها کم است؛ به‌عنوان مثال در شهر مشهد با ۳.۵ میلیون نفر فقط ۲۰۰ عامل پلیس راهور وجود دارد، کمبود نیرو مشکل‌ساز شده است و باید جبران شود.

محمدیان‌یزدی با بیان اینکه بانک اطلاعاتی تصادفات می‌تواند در رفع مشکلات حوزه تصادفات و نقاط حادثه‌خیز کمک کند، بنابراین آخرین وضعیت اطلاعات این بانک باید مشخص شود، ادامه داد: پلیس نامحسوس نیز از قدیم مطرح بوده است تا بتوانیم از قانون رسیدگی به تخلفات استفاده کنیم.

وی گفت: اطلاعاتی که پزشکی قانونی در تصادفات ارائه می‌دهد با تاخیر همراه است که انتظار می‌رود آمار میدانی و عملیاتی توسط پلیس راهور در حوزه شهری و برون شهری ارائه شودتا کنار داده پزشکی قانونی، دیتای عملیاتی داشته باشیم؛ این اقدام به رصد اتفاقات کمک می‌کند.

رئیس کمیسیون حمل‌ونقل و ترافیک مجمع شهرداران کلان‌شهرهای ایران با اشاره به مشکل کمبود راننده اتوبوس‌های درون شهری شهرها اظهار کرد: با توجه به جذابیتی که حوزه بار برون شهری دارد، تعداد رانندگان پایه یک اتوبوسرانی کم شده است و تعداد زیادی از اتوبوس‌ها به دلیل نبود راننده متوقف شده است که این مشکل باید در اسرع زمان با اصلاح آیین نامه رانندگی رفع شود.

کد خبر 749611

دیگر خبرها

  • درگیری خیابانی در رشت منجر به قتل جوان ۲۲ ساله شد
  • ضرورت صدور کارت شهری برای رانندگان حوزه اتوبوسرانی تهران
  • ضرورت صدور کارت شهری برای رانندگان حوزه اتوبوسرانی
  • حال مساعد مصدومان حادثه تصادف اتوبوس دانش‌آموزان یزدی
  • تصادف اتوبوس حامل دانش‌آموزان یزدی با تریلر در اردکان
  • «سمیع» تعیین تکلیف شود/ کمبود نیروی پلیس راهور و راننده اتوبوس مشکل مشترک کلان‌شهرها
  • تصادف اتوبوس حامل دانش‌آموزان در محور طبس
  • تصادف اتوبوس حامل دانش‌آموزان یزدی در محور طبس
  • ۱۰ مصدوم در حادثه رانندگی محور یزد-طبس
  • ۱۰ مصدوم در حادثه اتوبوس حامل دانش‌آموزان یزدی در محور یزد-طبس